دعای عشق بخوان

پی نوشت3

از همه ناامیدم حتی خدا.خدایی ک منو تواین دنیای بزرگ ب حال خودم رها کرده به جرمی ک نمیدونم.ینی تو این دنیا ی نفر وجود نداره ک منو بفهمه ک مهربون باشه ک یکم عشق و وفاداری حالیش بشه؟؟؟

حالم از هرچی عشق و دوست داشتنه بهم میخوره از آدمایی ک صبح عاشقن و جونشونو برات میدن و شب ازت متنفرن.داره کم کم باورم میشه ک عشق افسانه اس ،ک دوره اینحرفا تموم شده شایدم هنوز شروع نشده...داره باورم میشه ک هیچکس وجود نداره ک تورو واسه خودت بخاد هیچ کس.حتی خداهم تورو واسه بندگی کردنش میخاد(بااینکه نیازی نداره)ولی وقتی بندگیشو نمیکنی وقتی اونی نمیشی ک خدا میخاد،اونم رهات میکنم دیگه آدما ک جای خود دارن...

دلم پر از حرفه و هیچ همدمی ندارم چرا باید ناخاسته وارد دنیایی بشم ک هیچی ازش نمیدونم وهیچکس هوامو نداره.انسانیت ،شرافت، عشق ،علاقه ....همه چیز دروغه  

[ چهار شنبه 23 تير 1395برچسب:, ] [ 9:46 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

پی نوشت2

 امشب از اون شباس ک خواب ب چشمم حروم شده، از اون شبا ک دلم ی گوش مفت و ی دل صبور و ی شونه محکم برا تحمل هق هق تنهاییام میخام.

آدم تا وقتی تنهاس باخودش فکرمیکنه اگه کسی رو داشته باشه ک اینجوروقتا حضورشو حس کنه و آرومش کنه ،حتما زندگیش از این رو ب اونرو میشه

ولی اشتباهه... تنهایی آدما با هیچی پر نمیشه حتی وقتی میدونی ی نفرو داری ک دلش باهاته اما بضی وقتا همون ی نفر میشه دلیل تنهایی و بغضت.

دردبزرگتر اینه که نمیتونی برا کسی توضیحش بدی

هرکسی ام ک داشته باشی آخرش میبینی بازم خودتی و دنیای تنهایی و خلوت خودت

دلم برا اینجور گریه کردنم تنگ شده بود، ی حال عجیبی ک حتی خودت نمیدونی چته.خودتی و پنجره اتاقتو ...شاید خدایی ک از پشت اون پنجره شاهد همه چیزه... ن خدایا ببخشم تو پشت پنجره نیستی تو ته قلبمی...ته بغض و گریهء بی وقتم

خدایا کاش دیده میشدی، دیده ک میشی این چشم حق بینه منه ک کورشده....ایکاش برا آدمایی مثل من دیده میشدی

 

[ دو شنبه 14 تير 1395برچسب:, ] [ 11:32 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

پایان خدمتت مبارک عزیزم

روزای خوب تو راهه.....

[ جمعه 21 خرداد 1395برچسب:, ] [ 8:32 قبل از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

سلامتی سربازا...

می گـــویـــنـــد... دلــــتـــــــنــــــــگ نـــبـــــاشـــم!

وای خـــــــــــدای مـــــــن...

انـــــگـــار بـــــه آب مــــی گــــویـــنــــد خـــــــــــــــــــــــــــــیـــــــــس نــــــــبــــاش...!

 

[ یک شنبه 19 ارديبهشت 1395برچسب:, ] [ 7:41 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

ایــــــن تـــــول‍ــــد لــــــعـــنـــتی مــــبارکــــــ.....

17/12/1394

دیروز تولدم بود ولی بدترین و تلخترین تولد و حتی روزی بود که داشتم...

 

 

[ سه شنبه 18 اسفند 1394برچسب:, ] [ 3:48 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

دوست دارم همدمت باشم ولی سربار نه...

گفته بودم بی تو میمیرم ولی اینبار نه

گفته بودی عاشقم هستی ولی انگار نه

هر چه گویی دوستت دارم به جز تکرار نیست

خو نمی گیرم به این تکرار طوطی وار نه

تا که پابندت شوم از خویش میرانی مرا

دوست دارم همدمت باشم ولی سربار نه

قصد رفتن کرده ای تا باز هم گویم بمان

بار دیگر می کنم خواهش ولی اصرار نه

گه مرا پس میزنی گه باز پیشم میکشی

آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار نه

♫♫♫

♫♫♫

 میروی اما خودت هم خوب میدانی عزیز

می کنی گاهی فراموشم ولی انکار نه

سخت میگیری به من با این همه از دست تو

میشوم دلگیر شاید نازنین بیزار نه

گه مرا پس میزنی گه باز پیشم میکشی

آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار نه

[ دو شنبه 3 اسفند 1394برچسب:شهرزاد, ] [ 7:38 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

بی تو مانده ام...

شاید این را شنیده ای که زنان
در دل « آری » و « نه » به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خموش و مکارند

آه ، من هم زنم ، زنی که دلش

در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال ...

http://rouzegar.com/wp-content/uploads/2015/11/love_Rouzegar.com_2.jpg

 

 
[ سه شنبه 13 بهمن 1394برچسب:, ] [ 3:13 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

پی نوشت1

یعنی می شود روزی بیایی،
آرام دستانم را بگیری
و
با بوسه ای سد کنی هزار بغض نشکسته ام
و

زمین و زمان را دوباره به خنده هایم آشنا کنی؟
یعنی می شود بیایی
 در شب های دلگیری

مرا به بهشت زیبای آغوشت مهمان کنی
و این بنده نوازی زیبای تو مصادف شود با
 جان دادن دوباره من در آغوشت ؟

یعنی می شود روزی بیایی و فقط باشی
اینجا،
 در کنارم ؟
 یعنی می شود ... ؟

..........

زندگی من از جایی شروع شد که عشق رو در وجودم سر دادم...زیر بارون ایستادم فکر کردم فکر کردم و... بلاخره احساس کردم و در تو غوطه ور شدم...

و ایمان آوردم به سرخیِ عشق...

                                                   به خدا...

                                                                به انسان... وبه تو!

اعتراف میکنم که خودم رو در انسان دیگری جاگذاشتم ...

همه خوابیدن و من با افکارم درگیرم ،نگرانم ،نگاه کودکانه ام به فردا خیره مونده...

حس انسانی رو دارم که رها شده که رهاش کردن... چرا هیچوقت این حسو نداشتم؟چرا الان دارم تجربش میکنم؟چرا دیگه ازچیزی لذت نمیبرم؟نمیـــــــــــــــــــــــــــــدونـم...

واین ندونستن کلافم کرده،انگار به قلب هیچ انسانی متعلق نیستم.گاهی به بعد از رسیدنمون بهم فکر میکنم....فکر میکنم و ذوق زده مشم ،بودنت رو آرزو میکنم و حسرت نشدن این آرزو رو از خدا طلب میکنم  اما...وسط اینهمه ذوق و شوق وآرزو و دعا ..یدفه ..

دلم میلرزه میترسه مکث میکنم...و خیره میشم به بعد ازرسیدنمون ب هم

عشق چیه؟مگه نه اینکه زن همدمی باشه برای مرد و مرد تکیه گاهی برای زن؟

ینی فهم واجرای این نیم خط اینقدر سخته که همه تنهاییم؟؟!!!

 

[ یک شنبه 10 بهمن 1394برچسب:, ] [ 11:51 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمون

تورو به خدا برا من مواظب خودت باش 
گریه نکن آروم بگیر به فکر زندگیت باش
غصه ام میشه اگه بفهمم داری غصه میخوری 
شکایت از کسی نکن با این که خیلی دل خوری

دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون 
دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمون
دل نگرونتم همش اگه خطا کردم ببخش
بازم منو به خاطره تموم خوبیهات ببخش 
منو ببخش منو ببخش..

اصلا فراموشم کن و فکر کن منو نداشتی 
این جوری خیلی بهتره بگو منو نخواستی 
برو بگو تنهاییو خیلی زیاد دوسش داری 
آخه تو تنها بمونی با کسی کاری نداری 

دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون 
دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمون
دل نگرونتم همش اگه خطا کردم ببخش
بازم منو به خاطره تموم خوبیهات ببخش

 

یادت اومد این اهنگو عزیزم؟؟؟

[ شنبه 26 دی 1394برچسب:, ] [ 7:33 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

منتظرتم

 

 

 

اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم... 

 

هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم...

هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره...

هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره...

 

عقد را در دنیا می بندند،
ولی انعقاد مربوط به عالم بالاست
تا انعقاد نباشد،عقد صورت نمیگیرد
پس همسری را که دارید،
اول خدا برایتان بریده بود که عقد شما هم عملی شد
خدا هم که جز(خوب)برای بنده مومن نمیبرد
پس قدر انچه خدا اعطا کرده است بدانید...
ارزش هدیه به هدیه دهنده است
هرچه از دوست رسد،نیکوست

 

شاملو میگوید:

بترس از او که سکوت کرد
وقتی دلش را شکستی...
اوتمام حرفهایش را بجای تو به خدا زد
و خدا خوب گوش میکند و خوب تر یادش میماند....
خواهد رسید روزی که خدا
تمام حرفهای او را سرت فریاد خواهد کشید....
و تو آن روز درک خواهی کرد
چرا گفته اند:دنیا،دار مکافات است!

 

 

مطمئن باش مردی که تو را دوست داشته باشد نسبت به تو غیرت دارد!!شک نکن!
مردی که دوستت ندارد,برایش فرق نمیکند... چه بپوشی...کجا بروی...کی برگردی...

با کی باشی...توی پیجت چه عکسی بگذاری یا پروفایلت چه عکسی باشد..
.
مردی که عاشق توست میخواهد همه چیزت....زیبایی ات...عاطفه

و عشقت...زنانگی ات... پاکی و عفتت... همه صرفا و منحصرا برای خودش باشد و بس نه هیچ کس دیگر!!
.
دوست ندارد با پخش عکسهایت تو را عمومی کند....دوست ندارد اندام و چهره ات توجه مردان دیگر را جلب کند...

نمیخواهد چشم هرزه ای شکارت کند...نمیخواهد وسیله ارضاء دیگران شوی...

نمیخواهد بیت المال باشی..

ببخشم ک قدر غیرتتو نمیدونم

[ شنبه 26 دی 1394برچسب:غیرت,عقد,مرد,سکوت, ] [ 7:18 بعد از ظهر ] [ الهه ] [ ]

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::